آن شيرمردان و شير زنان زاگرس كه يكي پس از ديگري حماسه آفريدند و رفتند نام نيكشان وابياتي كه در وصف آن دليران سروده اند در سينه رازدار كهنسالان جا گرفته ، نسل به نسل انتقال يافته و با اينكه سا ليان دراز هم از آنا ن گذشته اما هنوز ورد زبا ن عزيزان پر احساس مي باشد و با نواي غم و گاهي اوقات هم با غرور و شادي مي سرايند.
******************************************************************
حماسه شير عليمردان وهمرزمانش :
شمشير عليمردون طلاي بي غش به زمين برچ ازنه به آسمون تش
ممدلي شير عليمردون
******************************************************************
حماسه بي بي مر يم (سردار مريم) :
بي مريم سوار ايا برنو سر شون دهدر ايلخاني ، دا عليمردون
******************************************************************
حماسه اسدخان بهداروند معروف به شاه اسد يا اسدخان شير كش :
سر دز سيل ازنم دروازه دز واز همتو واسرزنين شيررهسي شيراز
******************************************************************
حماسه اسدخان دوم كه ازنسل اسدشيركش است :
خوم كشت غلم كشت كشت عيزلاخون بارلا رحمس نوي يكي علي خون
تهرون وير و خرو كيچس چه تنگ صيدمراد سوار بيو جنگ تفنگ
******************************************************************
حماسه هاي ابوالقاسم خان بختياري و ياراني چون مهراب خان كردزنگنه و پسرانش ومهراب خان عجمي بهداروند و چندتن از عموزادگانش (بختياروندها) و رضي خان وجعفرقلي خان بابادي و ديگركلانتران بختياري :
مون اگن ابوالقاسم كر اميرم بختياري ز خم بلكم بميرم
زنگنه كرد زنگنه شيرو ن جنگي اسبون نيله نيله زينا فرنگي
مهراو خان عجمي همتا نداري چي خودت پيدا ندا به بختياري
قلعه تل جنگ اكنن پنج خان هفلنگ رضي خان وخان قلي سه بختياروند
******************************************************************
حماسه محمدتقي خا ن چالنگ :
بي خاتون مون اكشن زبي گموني داد زدست علنقي شفيع سهوني
******************************************************************
حماسه محمودخان چالنگ درهمكاري بامحمودخان بهداروند به انگيزه خين چو بودن :
غيرت چا لنگريم مندم به سنگر آعوض سرم برد سي سيل زنگل
******************************************************************
حماسه داوودخان بهداروند معروف به شاه دويت واله قلي :
شاه دويت ، اله قلي رهن وارگه جوري هردوتا يك كشن وجاق كوري
********************************************************************
حماسه آعليداد خدرسرخ (رستم بختياري) :
عليدادي گم شو نواستي حيدر خان مي زن نخواستي
شمع فانوس،گل ميلس عليداد كشتن بيا هين به سيلس
*******************************************************************
حماسه خداكرم خان بهمئي معروف به خان طلا :
بردنم چل پلكون كردن درازم بارلا بم برسون يوسف وكاظم
********************************************************************
حماسه جعفرقلي خان بهداروند وجعفرقلي خان دوركي:
توقلي مو هم قلي هردمو قلي خون تو كر شاه اسدي مو حيولاخون
********************************************************************
حماسه صيدال بك ومندني و فرهاد وجونبخش :
چار سوار چي گنج شير ويدن دم تش صيدال بك ومندني فرهاد وجونبخش
********************************************************************
حماسه نامدارخان منجزي و نصايح هالو زال :
يه دستم به جلوت خان خوش اويدي كي ديده وا دست نيا نمدار عيدي
هالو زال خو اگه بس بگرين گوش اسبوتونه زين كنين ختون يراق پوش
********************************************************************
حماسه جنگ شيمبار بين بختيار وكرملا ازاعراب بختياري زبان:
ندونم جنگ شيمبار بسيچه وسته بختيار اشفته ره كد نبسته
كرملا تير بم مون بت نيونم تير زنگل بيو كني خاتين دلگير
********************************************************************
حماسه محمد خان آل محمودي معر وف به محمد قمه طلا :
سنگر محمد خان سنگ به سر سنگ ما لمير آزاد بكرد ز دست چالنگ
*********************************************************************
حماسه فريدون ونجفقلي دو تن از صيادان بختياري :
فريدون بنگ ازنه نجفقلي بيو شوقه شكال گيريدم شو نيكنم خو
*********************************************************************
حماسه مندني فرزند كيخا طراو معر وف به مندني كيخا طراو يكي ديگر از صيادان بختياري :
جوجار بردانگلي وار گل زرد مندني دو پازه زي يكين دال خرد
*********************************************************************
حماسه عاشقان دلسوخته بختياري عبده محمد للري وخدابس :
عبده محمذ للري سيچه نمردي چار شنبه بيست يكم خوت گل بردي
چارشنبه بيست يكم خم گل بردم ار دونستم اميره نياس امردم
********************************************************************
معني:
دهدر=دختر * دا=مادر * دز = دژ * واز =باز * سيل ازنم=نگاه ميكنم * رهن=رفتن* كر=پسر*
غلم =غلام * برچ=نور * هالو=دايي بزرگ * مالمير=ايذه *واسرزنين = گريه كنيد *نمدار= نامدار*
رهسي =رفت به * كيچس= كوچه اش * ز،خم =مال خودم است * زنگل=زنان* وار وارگه*بلكم=مگر*
بسيچه=برايچه * ميلس= مجلس * پازه=بزكوهي * نياس امردم= جلوترازاوميمردم*بارلا=خدايا-ارالاها*
ويروخراو = ويران وخراب * جوجار بردانگلي= نام منطقه اي * شكال = شكار* كد=كمر*دال=عقاب*
با تشکر از علی بابادی
نظرات شما عزیزان:
« هالو زال » فرزند آرستم علائدينوند شخصيتي تاريخي ، همزمان با دوره محمدشاه قاجار است كه شهرت نامبرده به دليل تحذير و پيشبيني قتل عام نامدارخان منجزي و سران بهداروند ، پيش از رويارويي خونبار با جعفرقلي خان ميباشد که منجر به سالها جنگ و نا آرامی داخلی در بختیاری گردید بوده است .
ایشان اگرچه نميتواند مانع اين قتل عام شود ، اما با گريختن خود و دو كودك همراه به ادامه حيات سياسي خانواده مقتولين كمك ميكند . « هالو زال » گذشته از جايگاه خانوادگي خود نمادي از فرزانگي و دور انديشي و در بختياري شناخته ميشود و عجيب آنكه نقش اخير را از زال اسطورهاي در شاهنامه به عهده دارد .
وی كه از شخصيتهاي تاریخی و معنوي بختياري محسوب ميشوند ، اشعار و داستانهايي را در فرهنگ فولكلور منطقه به خود اختصاص دادهاند و آثاري كه به ياد ايشان ساخته شد ، توسط خوانندگان بزرگ بختياري همچون زنده ياد \"آبهمن علاءالدين\" و \"غلامشاه قنبري\" باز خواني شدهاند. اگرچه آرامگاه« هالو زال » داراي كوشكي فرو ريخته و معماري معمولي است ، اما شخصيت ايشان در فرهنگ فولكلور قوم لُـر حايز اهميت فراوان است .
« هالو زال » فرزند آرستم علائدينوند شخصيتي تاريخي ، همزمان با دوره محمدشاه قاجار است كه شهرت نامبرده به دليل تحذير و پيشبيني قتل عام نامدارخان منجزي و سران بهداروند ، پيش از رويارويي خونبار با جعفرقلي خان ميباشد که منجر به سالها جنگ و نا آرامی داخلی در بختیاری گردید بوده است .
ایشان اگرچه نميتواند مانع اين قتل عام شود ، اما با گريختن خود و دو كودك همراه به ادامه حيات سياسي خانواده مقتولين كمك ميكند . « هالو زال » گذشته از جايگاه خانوادگي خود نمادي از فرزانگي و دور انديشي و در بختياري شناخته ميشود و عجيب آنكه نقش اخير را از زال اسطورهاي در شاهنامه به عهده دارد .
وی كه از شخصيتهاي تاریخی و معنوي بختياري محسوب ميشوند ، اشعار و داستانهايي را در فرهنگ فولكلور منطقه به خود اختصاص دادهاند و آثاري كه به ياد ايشان ساخته شد ، توسط خوانندگان بزرگ بختياري همچون زنده ياد "آبهمن علاءالدين" و "غلامشاه قنبري" باز خواني شدهاند. اگرچه آرامگاه« هالو زال » داراي كوشكي فرو ريخته و معماري معمولي است ، اما شخصيت ايشان در فرهنگ فولكلور قوم لُـر حايز اهميت فراوان است .
.فرزند بختياري:علي بلدي بهداروند